یسنایسنا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره
عشق مامانی وباباییعشق مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

یسنا دختر ناز مامان

سلام

10 ماهگیت مبارک عسل خانم

  عسلکم دلبرکم قربون چشمات بره مامان الاهی ده ماهه شدنت مبارک عزیز مادر فقط 2 ماه مونده تا یک ساله بشی عزیزم امروز بردمت قد و وزن مثل همیشه قدت خوب بود 74 cm قدت بود 2 cm اضافه کردی اماااااااااااااااااااا اصلا وزن اضافه نکردی 7کیلو و700 گرم موندی دارم کمکم نگران میشم مامانی چیکار کنم اخه یکم تپل بشی دوست جونها و مامانهای نینی وبلاگی اگر پیشنهادی دارید بهمون بگید ممنون.     ...
28 خرداد 1393

رویش هم زمان دندون 3 و4 دخملی...

                                  سلاااااااااام سلاااااااااام خبر دار دخملک مامان هم زمان دندون 3 و4 رو در آورده اما فعلا دندون 3 بیشتر خود نمایی میکنه اگه خدا بخواد تا چند روز اینده دندون 4 هم کامل دیده میشه       ...
18 خرداد 1393

تعطیلات این هفته...

این هفته بعد از برگشتن از مسافرت ما مهمون داشتیم که بردیمشون باغ و توی باربیکیو که بابا مهدی ساخته ناهار جوجه دادیم و واسه شام هم از بعد ناهار ابگوشت بار گذاشتیم جاییییییییییییییییییییییییییه همگی مخصوصا خانواده من ینی مامان سحر حسابی خالی بود     اینم عکس آلاچیق که قولش رو داده بودم اون بالا پشتش هم استخره که گفتم     بفرمایید آبگوشت ...
16 خرداد 1393

ما اومدیم دوباره....

سلام و صد سلام به همه ی برو بچ نینی وبلاگی ومامان های گلشون که توی این مدت که من نبودم با نظرهای بیشمارشون خستگی راه رو از تن من و یسنا در آوردن ما بالاخره برگشتیم کلی اتفاق افتاده که براتون سر وقتش تعریف میکنم کلی اتفاق خوب خوب خوب...... ...
16 خرداد 1393

یه خداحافظی کوچولو...

سلللللللللللللللللاااااااااام به همه دوستای گل نینی وبلاگیمون من و دخترم به مدت 10 روز نیستیم داریم میریم تهران قول میدم زود زود برگردیم لطفا شما هم مارو با نظرهاتون توی این مدت تنها نزارین دوسسسستتون داریم اینم یه ماچ آبدار واسه همه مامانها و نینی های گل این گل ها هم تقدیم با عشق به همتون ...
6 خرداد 1393

نه ماهگیت مبارک جیگر..

هووووووورااااااااااااااااااااااا   دخملکم   ماهه شد   ماه به ماه که میگذره برای من و بابا مهدی عزیزتر میشی و خودت   رو توی دلمون بیشتر جا میکنی   با تمام وجوووووووووووووود دوستت داریم         ...
28 ارديبهشت 1393

باد کنک بازی....

سلام به روی ماهت عزیز مادر دختر قشنگم امروز صبح گوشی مامان رو گرفته بودی دستت و دور تا دور خونه دنبال یه بادکنک چهار دست و پا میرفتی خیلی جالب بود فدای نگاه خوشگلت بشم الاهی     دوستت دارم عزیزم ...
27 ارديبهشت 1393

آش رشته به یاد موندنی...

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چی بگم دخترم که الان کلی با خستگی دارم برات مینویسم امروز با عزیز جون تصمیم گرفتیم وسایل آش رشته رو ببریم باغ و روی آتیش آش بپزیم اولش که با هزار بیچارگی اتیش درست کردیم بعد هم باکلی  بدبختی آش رو پختیم همین اومدیم با خیال راحت یه آش خوشمزه بخوریم چنان باد و بارون وطوفان و خلاااااااصه تمامی بلایای آسمانی بر سرمان نازل شد ما هم همه چیز رو تند تند جمع کردیم برگشتیم خونه نشستیم آش خوردیم.................................................... ...
23 ارديبهشت 1393