اولین قدم های نازگلکم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام نازگلک مامانی الااااهی که خودم تنهایی دورت بگردم عشقم دیروز من توی اشپزخونه مشغول کار بودم و نگاهم هم به شما بود اول از روی زمین بدون اینکه از چیزی کمک بگیری بلند شدی بعد 3 قدم راه رفتی اما بعدش تعادلت رو از دست دادی و افتادی فدات بشم الاهی من از دیدن این صحنه اینقدر هیجان داشتم که نتونستم از شما عکس بگیرم. ارزو میکنم که با اولین قدمی که بر داشتی توی زندگیت هم همیشه به ...
نویسنده :
مامان سحر
12:41