یسنایسنا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره
عشق مامانی وباباییعشق مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

یسنا دختر ناز مامان

سلام

آش رشته به یاد موندنی...

1393/2/23 21:22
نویسنده : مامان سحر
651 بازدید
اشتراک گذاری

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چی بگم دخترم که الان کلی با خستگیخسته دارم برات مینویسم امروز با عزیز جون تصمیم گرفتیم وسایل آش رشته رو ببریم باغ و روی آتیش آش بپزیم اولش که با هزار بیچارگی اتیش درست کردیم تعجببعد هم باکلی  بدبختی آش رو پختیم کچلهمین اومدیم با خیال راحت یه آش خوشمزه بخوریم چنان باد و بارون وطوفان و خلاااااااصه تمامی بلایای آسمانی بر سرمان نازل شد ما هم همه چیز رو تند تند جمع کردیم برگشتیم خونه نشستیم آش خوردیم....................................................خندونک

پسندها (8)

نظرات (11)

limoo100
23 اردیبهشت 93 21:48
سلام وبلاگ عالي داري آفرين خوشم اومد راستي يادت نره به مــــــــــــنم سر بزنيا www.limoo100.r98.ir
مامی آتریسا جون
24 اردیبهشت 93 12:54
ای جانم اشکال نداره مهم خوردن آش بود، بقیه اش خاطره به یادموندنی میشه راستی مامان سحر بیا به آتریسا جون سر بزن آپ شده، مرســـــــی
مامان سحر
پاسخ
حتما میام عزیزم
الهام مامان امیرعلی جیگر
24 اردیبهشت 93 13:29
سلام گلم. ما هم دیروز رفتیم باغ و آش رشته پختیم و همین بلایای طبیعی سره ما هم اومد اما ما تسلیم نشدیم و رفتیم تو اتاق و خوردیم البته چون برق طرفایه باغمون نیومده تو تاریکی خوردیم
مامان سحر
پاسخ
ای بابا چه جالب ولی ما تسلیم شدیم
sana jooooni
24 اردیبهشت 93 13:53
سلام خوشگل خانوم ، عسل خانوم ، خوبي، خوشي ، سلامتي ؟؟ عجب اشي خوردين ، براتون خاطره شد . نوش جانتون . قندک جون چيکار ميکرد ؟؟؟؟؟:-*
مامان سحر
پاسخ
اونم واسه خودش کلی کیف کرد
مامان آنیسا
24 اردیبهشت 93 15:57
خاله جون تازه با وبت آشنا شدم خوشحال میشم به منم سر بزنی و لینکم کنی
مامان سحر
پاسخ
حتما عزیزم با افتخار
مامان آنیسا
24 اردیبهشت 93 16:00
به به آش رشته من که عاشقشم اونم دور همی - اشکال نداره خاله جون خودش شد یه خاطره
مامان روژینا
25 اردیبهشت 93 10:54
sana jooooni
25 اردیبهشت 93 13:08
سلام خوشگلم ، نيستي خاله اي دلم برات تنگ شده مامانيش يه چند تا عکس از قندک بزار ، عسل من .
مامان دینا
27 اردیبهشت 93 13:46
نوش جونتون خانومی اش پر خاطره ای بوده واستون
مامان آنيسا
29 اردیبهشت 93 15:23
من جای شما بودم از رو نمیرفتم میشستم همونجا میخوردم اما نوش جونتون باشه
سحرمامی آرتین
9 خرداد 93 9:28
عزیزم باافتخارلینکتون کردم.شماچی؟