یسنایسنا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
عشق مامانی وباباییعشق مامانی وبابایی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه سن داره

یسنا دختر ناز مامان

سلام

اخه من چه کنم از دست این وروجک.....

1393/1/23 19:56
نویسنده : مامان سحر
602 بازدید
اشتراک گذاری

ای جان دل دختر نازم این روزا عادت کردی صبح زود وقتی بابا میره سر کار بیدار

میشی و دیگه نمیزاری مامان

بخوابم کلی اذیتم میکنی تا از جام بلند بشم و بریم صبحانه بخوریم اما بعدش که

خواب رو از سر من پروندی

و بیدارم کردی خودت با خیال راحت میگیری میخوابی جالب اینجاست که اون موقع

صبح هنوز داری خمیازه

میکشی ولی دلت نمیخواد بخوابی

خمیازهخمیازهخمیازه

 

 

 

 

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

sana
23 فروردین 93 20:48
اي جووووووووووونم ثنا هم همين کارهارو ميکنه . بعد با خيال راحت ميخوابه ، سحر جون نگفتي منو ديدي ؟؟؟؟؟گفتم شايد با هم دوستي بوديم اخه من الزايمر گرفتم دارم خنگ ميشم . يسنا رو يه ماچ ابدار کن
مامان سحر
پاسخ
نه بابا من کاملا شما رو یادمه
sana
24 فروردین 93 0:43
سحر جون باورت نميشه من يادم نمياد که شما منو ديدين جدي ميگم فکر کنم مغزم داره از کار ميوفته من هم شما رو ديدم ؟؟؟ اخه چهره تون برام اشنا امد . ميدونم الان بهم ميخندي ؟ دست خودم نيست سه بار بعد از زايمان بيهوش شدم قاطي کردم .
مامان سحر
پاسخ
اره بابا دبیرستان با هم بودیم باشگاه امام رضا هم با هم میرفتیم ایرو بیک یادت نمیاد؟؟؟؟؟
مامان آوا
24 فروردین 93 11:42
وای مثل آوا ساعت 6 صبح بیدار میشه ولی دیگه نمیخوابه بووووووووووووووووووووووووووووس برای یسنا جون و مامان گلش
sana
24 فروردین 93 13:19
اي خواهر ... شما متولد 71 هستي ؟ راستي يسنا جوني غذا ميخوره ؟؟؟ ثنا دچار افت وزن شده خيلي ناراحتم هيچي نميخوره فقط شير خشک.ميخوره. نه ميوه . نه سوپ نه فرني ، فقط سرلاک ميخوره همين .
مامان سحر
پاسخ
عزیزم خصوصی داری؟؟؟؟
مامان روژینا
25 فروردین 93 13:52
قربون این دخملی بشم منروزای تعطیل روژینا هم همین کارو با من میکنه فدات شمعادت همگیشونهببوسش برامعکسای جدید دارم بیا پیش ما
مامان سحر
پاسخ
سلام عزیزم راست میگی من که خیلی از کارش کلافه میشم
مامان علی
26 فروردین 93 11:26
خدای من چه دخمل نازی بخولمت عزیزم مامانو اذیت نکن
مامان علی
26 فروردین 93 11:26
چه مامان خوشکلی ماشاالله عزیزم سپند دود کنیااااااااااااااا
مامان روژینا
26 فروردین 93 11:59
قربونت بشم سحر جونمرسی که اومدی پیشمدعا می کنم سال دیگه موقع تحویل سال خونه خودت کنار همسری و یسنا گلی باشی و مامان و باباتم مهمونت باشن و به همه آرزو هات برسی
مامان سحر
پاسخ
الاهی آمین.......
مامان علیرضا
27 فروردین 93 23:47
امان از دست این بیداری بی موقع این نی نی ها. علیرضا هم هر روز صبح منو باباش رو بیدار میکنه بعد که خیالش راحت شد ما دیگه خوابمون نمیبره خودش میخوابه
روشای مامان نفس
30 فروردین 93 12:34
ای جان آفرین عزیز خاله چون منو مامان سحر زمانی که خوابگاه بودبم کلاسای مامان سحر همیشه 8 صبح نبود برعکس ما به خاطر همین ما وقتی میدیدیم صبح شده و ما بیدار شدیم و مامان سحر خوابه خیلی حرص میخوردیم تازه یه چیز دیگه یسنا جونم امتحانای مامان سحر هرترم زودتر از امتحانای ما تموم میشد و ما شبا تا دیر وقت بیدار بودبم و صبحاهم زود بیدار میشدیم اما مامان سحر همش خواب بودبم خیالش راحت بود دیگه.دعا میکنم که همیشه در کنار هم خش خرم زندگی کنید
مامان سحر
پاسخ
الاهی عزیزم من رو با گفتن این خاطرات بردی به اون روزهای دانشگاه چقدر زود گذشت....
روشای مامان نفس
1 اردیبهشت 93 11:05
سلام سحر یه خبر خوب منم یه وب لاگ واسه خودم ساختم به نام avayekhaterat.blogfa.com برو ببین چطوره
مامان سحر
پاسخ
مبارک باشه الان میام